رای فرمایی (فَ) عمل رای فرمای. اظهار نظر. بیان عقیده. رای زنی: بر من آمد دی آن دو چشم بینایی زبهر جستن تدبیر و رای فرمایی. سوزنی ادامه... عمل رای فرمای. اظهار نظر. بیان عقیده. رای زنی: برِ من آمد دی آن دو چشم بینایی زبهر جستن تدبیر و رای فرمایی. سوزنی لغت نامه دهخدا